ایرکا کمی برای گربه اش درآمد سکس حشری

00:48
13707

پاشا به آشپزخانه آمد، بر روی ظرف ها صعود کرد و شروع به شکایت کرد که چیزی برای خوردن وجود ندارد. به آن دوست دخترش به او گفت که آخرین تخم مرغ پخته شده است، اما چیزی بیشتر نیست و در یخچال حتی با یک رول وجود دارد. این مرد نشست روی میز و اعتراف کرد که از کارش اخراج شد و پاسپورتش را از دست سکس حشری داد، اما فورا پیدا شد و راهی برای خروج از بحران مالی پیدا کرد، که دختر قطعا دوستش نداشت و حتی او را خشمگین کرد. پسر گفت که به زودی دوست آندره او را به ارمغان خواهد آورد، که مدتها خواستار ایرک بوده و آماده است تا با او رابطه جنسی داشته باشد. البته، شرم آور است که زن خود را به عنوان یک فاحشه خیابانی بفروشیم، اما او نمیتواند از کارآیی بیشتری برخوردار باشد، و دختر موافقت کرد که درآمد خوبی برای رفاه جوانانش داشته باشد.